اس ام اس و خنده

اس ام اس و خنده

جدیدترین اس ام اس ها ، بهترین وبلاگ اس ام اس و جوک با آپدیت روزانه
اس ام اس و خنده

اس ام اس و خنده

جدیدترین اس ام اس ها ، بهترین وبلاگ اس ام اس و جوک با آپدیت روزانه

داستان خنده زناشویی

دو تا خانم تو محل کارشون داشتند با هم صحبت می کردند ...

اولی : 
دیشب، شب خیلی خوبی برای من بود. تو چه طور؟

دومی : 
مال من که فاجعه بود. شوهرم وقتی رسید خونه ظرف سه دقیقه شام خورد و بعد از دو دقیقه رفت تو رخت خواب و خوابش برد. به تو چه جوری گذشت ؟

اولی : 
خیلی شاعرانه و جالب بود. شوهرم وقتی رسید خونه گفت که تا من یه دوش می گیرم تو هم لباساتو عوض کن بریم بیرون شام. شام رو که خوردیم تا خونه پیاده برگشتیم و وقتی رسیدم منزل شوهرم خونه رو با روشن کردن شمع رویایی کرد.

حالا گفت وگوی همسران این دو زن :

شوهر اولی : 
دیروزت چه طوری گذشت ؟

شوهر دومی : 
عالی بود. وقتی رسیدم خونه شام روی میز آشپزخونه آماده بود. شام رو خوردم و بعدش رفتم خوابیدم. داستان تو چه جوری بود ؟

شوهر اولی : 
رسیدم خونه شام نداشتیم، برق رو قطع کرده بودند چون صورت حسابشو پرداخت نکرده بودم بنابراین مجبور شدیم بریم بیرون شام بخوریم. شام هم بیش از اندازه گرون تموم شد و مجبور شدیم تا خونه پیاده برگردیم. وقتی رسیدم خونه یادم افتاد که برق نداریم و مجبور شدم چند تا شمع روشن کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد